تو تنهاییات را شعر میکنی
او دود
دیگری سکوت
اما من رو برمیگردانم
و با آستین پیراهنام
چشمهایم را پاک میکنم ...!
دوست داشتن هایی هست
که به یکباره اتفاق می افتد
می آید و در دلت جا باز می کند
بیا و باور کن که هنوز
دوست داشتن هایی هست
گم است اما
ناب
آرام است اما
خالص
و بوی ناب خدا می دهد
بیا و باور کن جانم
تو زیبا بمان
و بگذار با دیدنت
هر رهگذر نا امیدی
لبخند بزند
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید
هنوز هم
عشق
پیدا میشود